در مورد موضوع روز جهانی افراد دارای معلولیت

روز جهانی

از سال ۱۹۹۲، این بیست و چهارمین سالی است که روز جهانی افراد معلول (دوازدهم آذر – سوم دسامبر) در کشورهای مختلف جهان گرامی داشته می‌شود. سازمان ملل بنا به سنت این دو دهه، امسال نیز موضوعی محوری را برای این روز برگزیده است. “هفده هدف برای آینده‌ای که خواستار آنیم” شعار امسال است که گریزی می‌زند به اهدافی که اخیرا برای توسعۀ پایدار جوامع انسانی به تصویب رسیده است.

موضوع امسال روز جهانی افراد دارای معلولیت، اشاره دارد به نقشی که اهدافِ توسعۀ پایدار می‌تواند در ساختن جهانی همه‌شمول و مساوی برای افراد دارای معلولیت ایفا کند. به نظرم از میان هفده هدف اعلام شده، چند هدف بطور مستقیم به زندگی افراد دارای معلولیت و رفع نیازهای فوری و حیاتی آنها در جوامع در حال توسعه و یا توسعه نیافته مربوط می‌شود: رفع فقر و گرسنگی، برابری امکانات آموزشی، برابری جنسیتی، اشتغال شرافتمندانه و رشد اقتصادی، کاهش نابرابری‌ها و برخورداری از آب آشامیدنی سالم. هرچند سایر اهداف اعلام شده برای رسیدن به توسعۀ پایدار نیز در جای خود اهمیت دارد، برآوردن نیازهای فوری و ضروری افراد دارای معلولیت از راه تصویب قوانین و ضمانت اجرایی آنها نیز به نوبۀ خود ضروری تلقی می‌شود.

اما شعار امسال روز جهانی افراد معلول، یعنی در نظر گرفتن اهداف توسعۀ پایدار برای ارتقای زندگی افراد دارای معلولیت از چند جنبه قابل تامل است: اول آنکه کیفیت زندگی افراد دارای معلولیت در جوامع پیشرفته به حدی ارتقا پیدا کرده که موضوعاتی که نیازهای ابتدایی آنها را نشانه می‌گیرند، کم کم از دامنۀ مباحث اصلی خارج می‌شوند چون نیازهای اولیه عموما برآورده شده‌اند و نیازی به تاکید ندارند. دوم اینکه مسائل مرتبط با معلولیت در حال گره خوردن با بحث‌های موسوم به “جریان اصلی” جوامع است؛ یعنی دیگر معلولیت موضوعی در حاشیه و یا جدا در نظر گرفته نمی‌شود، بلکه درهم تنیده و مرتبط با مفاهیم توسعه است. از طرف دیگر، این نگاه پیشرفته و ارتقا یافته به معلولیت هرچند امیدوارکننده و نویدبخش است، برای جوامعی که هنوز در تامین نیازهای اولیه افراد معلول درمانده‌اند؛ برای کشورهایی که درآنها معلولیت هنوز مساوی است با فقر، نابرابری اجتماعی و تحصیلی و شغلی و اقتصادی، تبعیض، رانده شدن به حاشیه، برچسب و نگرش نادرست؛ برای این جوامع شاید کارکرد مستقیمی نداشته باشد.

واقعیت آن است که زندگی افراد معلول در کشورهای پیشرفته هرچند همچنان مشکلات خاص خودش را دارد، اما قابل مقایسه با زندگی افراد دارای معلولیت در جوامع غیرپیشرفته یا در حال توسعه و فقیر نیست. این نابرابری تاریخی و تفاوت جایگاه افراد معلول در متن قوانین اجتماعی در کشورهای مختلف سبب می‌شود که موضوعات محوری جهانی در بسیاری از جوامع، بیشتر بارِ شعارگونه داشته باشند تا عملی. توجه به توسعۀ پایدار و لازمه‌های آن از ضرورت‌های زندگی امروز است اما در جوامعی که افراد دارای معلولیت هنوز برای تامین پایه‌ای ترین نیازهای حیاتی و برای زنده ماندن و جان سالم به در بردن، در حال کشمکش دائمی و هر روزه با انواع مشکلات فردی و اجتماعی‌اند، و دشواری‌های مشترک میان آحاد جامعه، همچون فقر و اشتغال، برای آنها مضاعف وچندین برابر افراد غیرمعلول است، هر حرکتی باید دقیقا همین گروه اقلیت اجتماعی را نشانه بگیرد و فارغ از کلی گویی‌ها و هدف بندی‌های اساسی (هرچند لازم)، روی مشکلات این گروه خاص تمرکز کند. پس از آنکه افراد دارای معلولیت در کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته به سطح قابل قبولی از کیفیت زندگی برسند، آن وقت می‌توان امیدوار بود که مسائل مرتبط با آنها در متن و درآمیخته با موضوعات جریان اصلی جامعه مطرح شود؛ و چه هدفی بالاتر از آنکه معلولیت از مساله‌ای مرتبط با اقلیت جامعه درآید و به بحثی مربوط به همه تبدیل شود.

پی‌نوشت: هفده هدف توسعۀ پایدار که عموم جوامع و مردم را نشانه می‌گیرند عبارتند از: زندگی بدون فقر؛ بدون گرسنگی؛ برخورداری از سلامت و تندرستی؛ امکانات آموزشی برابر؛ برابری جنسیتی؛ برخورداری از آب آشامیدنی و سیستم دفع بهداشتی فاضلاب؛ انرژی پاک و بهینه؛ اشتغال شرافتمندانه و رشد اقتصادی؛ صنعت، نوآوری و زیربناها؛ کاهش نابرابری‌ها؛ شهرها و جوامع پایدار؛ مصرف و تولید مسئولانه؛ ملاحظات اقلیمی؛ زندگی جانداران آبزی؛ زندگی روی خشکی؛ صلح، عدالت و نهادهای قدرتمند؛ و همکاری برای تامین این اهداف.
* نگین حسینی، روزنامه نگار

#روزجهانی_افراد_معلول #۳دسامبر
@neginpaper
منبع عکس:
http://www.ibtimes.co.uk/what-theme-this-years-international-day-persons-disabilities-1594599#slideshow/۱۵۷۱۷۱۶