پارالمپیک ۲۰۱۶ – حرف آخر

این پارالمپیک هم تمام شد و تیم ایران با ۲۴ مدال (۸ طلا، ۹ نقره و ۷ برنز) در رتبه‌ی پانزدهم جدول توزیع مدال‌های پارالمپیک ریو ۲۰۱۶ قرار گرفت. از روز اول تا آخرین روز بازی‌ها، به فراخور احوال شخصی و با اتکا به مصاحبه‌هایم با پارالمپین‌های ایرانی، گزارش‌های روزانه‌ای نوشتم و در فیسبوک، سایت شخصی‌ام، گوگل پلاس و تلگرام منتشر کردم. چند همکار رسانه‌ای و دوستان فعال در حوزه‌ی معلولین بطور مرتب مطالبم را بازنشر می‌دادند که از همگی‌شان متشکرم. اما بسیاری از همکاران دیگر گاه گداری به پارالمپیک پرداختند که البته در همان محدوده هم جای امیدواری هست که پارالمپیک خیلی بیشتر از گذشته مورد توجه رسانه‌های شخصی و عمومی قرار گرفته است.
اما اتفاق تلخی که آخرین روزها برای تیم ایران افتاد، نکته‌ی واضحی را بار دیگر نشان داد: توجه ما به مرگ بیشتر از زندگی است. من نُه روز برای پارالمپیک نوشتم؛ در مورد زندگی و مبارزه؛ تلاش پارالمپین‌ها برای گذر از محدودیت‌هایی که نه تنها جسم، بلکه شرایط اجتماعی سر راهشان قرار داده. آن مطالب پر از شور و امید و زندگی بود. آن مطالب اما به اندازه مطلب روز دهم بازنشر نشد که در مورد مرگ و زندگی بهمن گلبارنژاد نوشتم. گزارش روز دهم در فیسبوک ۳۶ مرتبه بازنشر شد و بیشتر از سایر گزارش‌ها خواننده به خود جلب کرد.
مرگ بهمن تلخ بود و تکان دهنده. بله، نمی‌شد به راحتی از کنارش گذشت. تشکر می‌کنم از همه کسانی که به این رویداد تلخ توجه نشان دادند. اما بهمن باید می‌مرد تا سوژه شود. تا مورد توجه قرار بگیرد. غیراز این اگر بود، خیلی‌ها از کنار اسمش هم عبور نمی‌کردند. خودِ رویداد پارالمپیک از سوی رسانه‌های بزرگ، به خصوص رسانه‌های خارج از کشور، هرگز به اندازه‌ی مرگ بهمن گلبارنژاد توجه دریافت نکرد. بعد از فوت بهمن بود که تازه اسم پارالمپیک را در بسیاری از صفحه‌های شخصی همکاران دیدم. تا قبل از آن، پارالمپیک فقط یک رویداد عادی بود که ظاهرا هیچ چالش سیاسی هم برای مطرح کردن نداشت. بهمن که مُرد، تازه همه یاد پارالمپیک افتادند و درشت درشت نوشتند که دوچرخه سوار ایرانی در حین مسابقه ….
این مرام ما شده. مرگ ما را بیشتر به خود جلب می‌کند تا زندگی. اینکه پارالمپینی با اینهمه تلاش و سختی می‌تواند به پارالمپیک برسد و حتی مدال هم بگیرد عادی است؛ فقط باید بمیرد تا از رویدادی عادی به خبرِ شایسته ی توجه برای خیلی ها تبدیل شود.
از همه‌ی کسانی که این مدت همراهی کردند، صمیمانه ممنونم. برای همه‌ی دوستان دارای معلولیتم، ورزشکاران پارالمپیک در ایران و سراسر جهان، همه‌ی کسانی که زحمت کشیدند، روزهایی پربارتر آرزو دارم. از تک تک شما که مطالبم را خواندید نیز صمیمانه تشکر می‌کنم.

نگین حسینی؛ روزنامه نگار، فعال حقوق معلولیت