فاصله تا معلولیت: فقط یک ثانیه!

تا یک ثانیه پیش از آنکه بمب در ماراتن بوستون منفجر شود، جف معلولیتی نداشت.

آن ثانیه گذشت، بمب منفجر شد، جف (ابتدا) یک پایش را از دست داد، و معلول شد.

پدر جف مرتبا با موبایل او تماس می گرفت: زنگ زنگ زنگ. خبری از پسرش نبود.

تا اینکه یکی از آشنایان به او گفت: “عکس پسرت را در اخبار دیدی؟ جف مجروح شده!”

وقتی پدر و مادر جف خود را به بیمارستانی در بوستون رساندند، عمل جراحی روی پسر ۲۷ ساله شان تمام شده بود. جف را با دو پای قطع از زانو و پانسمان شده، به اتاقش آوردند.

خبرنگار از پدر جف پرسید: “حالا چه خواهید کرد؟” – و اوجوابی نداشت. فقط زد زیر گریه.

این ماجرا یک داستان نیست. اتفاقی است واقعی که هر لحظه در کمین هر یک از ما انسان‌هاست.

هر سال تعداد زیادی از انسان‌های بی گناه، در انفجارها و تیراندازی‌های نقاط مختلف دنیا، از اسلام آباد و کابل گرفته تا نجف و کربلا و کشورهای اروپایی و امریکا، اگر نمیرند، دستکم مجروح یا معلول می شوند.

حوادث طبیعی، اعم از زلزله‌هایی که این روزها در ایران نیز کم اتفاق نمی‌افتد، و حوادث دیگری همچون تصادف های مرگبار، تهدیدکنندۀ وضعیت غیرمعلول انسان‌ها هستند. از این رو، برخی از مدافعان حقوق معلولیت، انسان های غیرمعلول را “موقتا غیرمعلول” یا “تا اطلاع ثانوی غیرمعلول” نام نهاده اند. یک انجمن معلولیت در امریکا هست که دقیقا همین عبارت را برای نام خود برگزیده است.

ماجرای جف که از همه تازه‌تر است، فاصلۀ کوتاه وضعیت بدن غیرمعلول با بدن معلول را به خوبی ترسیم می‌کند؛ فاصله ای که متاسفانه بسیاری از انسان‌ها، از جمله آنهایی که در مصدر امور هستند و باید تفکر متفاوتی در مدیریت شهری و اجتماعی داشته باشند، آن را از یاد می‌برند.

به دنیای معلولیت خوش آمدی، جف!

عکس: CNN.com

4 نظر در “فاصله تا معلولیت: فقط یک ثانیه!

  1. خانم دکتر حسینی عزیز سلام . از کمک بی شائبه شما در انجام پروژه تحقیقیم بسیار سپاسگزارم . امیدوارم بتوانم زحماتتان را به نحو احسن جبران کنم . امیدوارم همچنان موفق و موثر باشید
    ________________
    پاسخ: سلام. خوشحالم که کار با موفقیت انجام شد.
    بازهم اگر کاری بود، در حد توانم در خدمت خواهم بود.

  2. و از همین دست است ماجرای مرگ و زندگی یا به همان تعبیر مشهور شکسپیر: “بودن یا نبودن”!
    یا به عبارت دیگر با همان ادبیاتی که اشاره کرده اید، ما انسانهای زنده در واقع “موقتاً غیر مرده” یا تا اطلاع ثانوی غیر مرده” هستیم!
    این هر دو موضوع، واقعیتی هایی هستند که درک آنها می تواند پایه گذار تحول عمیق و عجیبی در نهاد و نگرش ما و به تبع آن موجد دگرگونی عظیمی در جهان درون و برون ما انسان ها شود.
    به امید آن روز!
    پاینده باشید
    ___________________
    ممنون از توجه شما آقا مهیار عزیز.
    واقعا به امید آن روز!

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.