نگین حسینی – روزنامه نگار:
واکنشهای جمعی به فوت مرتضی پاشایی هنوز ادامه دارد که البته بیشتر احساسی است. هرچند این هم موجی دیگر است روی بقیه، اما از نظر من ارزش اجتماعی و انسانی دارد که مردم بی تفاوت نیستند و به هر دلیلی، میخواهند در این مصیبت همراهی و همدلی کنند؛ حتی اگر همه چیز زود زود از یادمان برود.
باید قاعدۀ زندگی را پذیرفت. این نقص ما نیست که زندگی در جریان است. فردا میآید و با خود خبرهایی دیگر، اندوه هایی دیگر، شادمانی هایی دیگر میآورد و ما را مشغول میکند. این نقص ما نیست که ظاهرا زود از یاد میبریم و برمیگردیم به جریان عادی زندگی. این ویژگی نظامِ هستی است که باید آدمی را رو به جلو نگه دارد. اما در این مسیرِ هیجانی و گاه پر از احساس جمعی، میتوان خردمندی کرد. میتوان عزای عمومی را به حرکتی جمعی در جهت منفعتهای عمومی تبدیل کرد.
در واکنشهای مختلف به مرگ این هنرمند، از چند نفر خواندم که به مردم سفارش کرده بودند به جای این عزاداریهای احساسی، بروید سری به مراکز درمانی سرطانی بزنید و کاری بکنید. این پیشنهاد خیلی خوبی است اما مشکل اینجاست که در کشور ما، مرجع مشخصی برای شکل دادن و مدیریت حرکتهای اجتماعی وجود ندارد. تلویزیون ایران میتواند بخشی از این حرکتهای جمعی را ساماندهی کند اما متاسفانه، در چهارچوب فعالیت سازمانی صدا و سیما چنین فعالیتهایی پیش بینی نشده است، مگر آنکه بحث ماه رمضان و خیریهها و گلریزانها باشد.
به عنوان مثال، حالا که مرتضی پاشایی به دلیل سرطان از میان رفته و جمع بزرگی را در سوگ خود نشانده است، رسانهای بزرگ مثل تلویزیون میتواند پیشقدم شود و با یک موسسه علمی و پژوهشی سرطان مشارکت و همکاری کند و در این شرایط که مردم سوگوار خوانندهای جوان هستند، از آنها بخواهد که به یاد مرتضی پاشایی، مبلغی هرچند اندک به موسسۀ پژوهشی سرطان تقدیم کنند.
بروزِ احساسات جمعی در فقدانِ هر هنرمند یا چهره شاخصی ارزشمند است و چه بهتر اگر میشد از انباشتگی حسها در این روزها، به نفع پیشبرد علم یا تحقیق در زمینهای به خصوص استفاده کرد؛ تا هم مرگ عزیزی معنای زیباتری بیابد و هم سوگواری خودجوش مردمی، ارزشی پایدار و عملی پیدا کند.