The Music of Love

n05_ario-wibisono21

The Music Of Love. This picture was take

The Music Of Love

One of the selected pictures of National Geography in 2010

This picture was taken in Tenganan Village, Bali 2010

Tenganan is the most famous Bali Aga (original Balinese) village and is located close to Candi Dasa in East Bali

A man was playing bamboo music to entertain a disabled child who is not his son, but he loves this child like he loves his own son

Photo and caption by: Ario Wibisono

 

 

 موسیقی عشق

یکی از عکس های برگزیده نشنال جئوگرافی در سال ۲۰۱۰

این عکس در دهکده “تنگانان”، در شرق بالی گرفته شده و مردی را نشان می دهد که در حال نواختن موسیقی بامبو برای یک پسر دارای معلولیت است

این پسر فرزند مرد نیست اما مرد او را همچون پسر خودش دوست دارد

عکس و شرح انگلیسی: اریو ویبیسونو

13 نظر در “The Music of Love

  1. خنده از ته دل چقدر زیباست! اونم خنده ای که از قلبی شاد بلند شده. چی میشد که همدیگه رو بجای گریوندن میخندوندیم؟ چقدر خوب بود ریسمون عاطفه و محبت همه به محکمی رابطه قلبی اون مرد و اون پسر معلول بود؟ ای کاش فاصله ها همیشه همینقدر نزدیک میموند به نزدیکی چشمان مرد و خنده آن پسر! به فاصله روح انسانی و حرارت عاطفه ای که در این عکس می بینیم حتی اگر فاصله ظاهری از بالی اندونزی باشه تا تهران یا هر جای دیگه!!! و ای کاش سر جای عشق ها و برادری ها و خواهری ها هیچ چیز نمیتوانست بنشینه!!!!

  2. آقای درویشی عزیز، با عرض معذرت، فکر می کردم پرسش ها برای مناسبت دیگری در تابستان بود و فکر می کردم دیگر وقت را از دست داده ام. اگر می دانستم برای 11 آذر است، حتما جواب ها را برایتان می فرستادم. اگر هنوز وقتی هست که البته می دانم مناسبتش گذشته، بفرمایید تا بنویسم. اما به هرحال موضوع معلولیت فقط برای یک روز خاص نیست. حتما بهم خبر بدهید

  3. حسن گفت که یواشکی .. جوری که خبرنگارای دیگه نفهمند بهت بگم توی امریکا منتظرش نباشی .. چون میخواد مقر سازمان ملل رو به خلیج فارس منتقل کنه !
    این بچه برای این که پایش رو از ایران بیرون نگذاره هر کاری میکنه :))
    این بچه ما دیشب گفت میخواد که روبات سازی کنه ! بهش گفتم به دلت صابون نزنیااااا.. دختر مردم رو کاشتی امریکا، دم درب سازمان ملل واسه مصاحبه ت 20 سال زودتر وقت گرفته اااا !! گفت خوب اوقات فراغتم روبات سازی میکنم .. بعد پرسید که رئیس سازمان ملل اوقات فراغتشو چیکار میکنه ؟ من گفتم با سگش بازی میکنه .. کلی بهش برخورده !! :)) حالا شما یک جواب قشنگتری بهش بده که رئیس سازمان ملل اوقات فراغتشو چیکار میکنه !! 🙂

  4. سلام نگین جان. ادرست رو از وبلاگ ” مادر سپید ” ور داشتم. عجب عکسی ! تجلی عشق و درخشش دو روح بی هیچ آلایشی. با همه تواناییا و داشته هام به اون چیزی که اینا دارن غبطه خوردم . بذل بی دریغ مهرو ادمیت.

  5. با سلام
    درجامعه خودمان خانم دکتر حسینی جلوه گاه این نوع مهر ورزیها را بسیار دیده ام امادلیل اصلی ما که به یک عکس وتصویر خارجی در این زمینه بسنده می کنیم این است که رسانه های ما به ویژه رسانه های مکتوب در این زمینه بسیار ضعیف هستند. چه فایده که سالها ی طولانی -خودم رامیگویم- بابت این مسائل اشفته وپریشان شدم و سرانجام گرد پیری برسرم نشست و مطبوعات امروز ما بسیار ناتوان تر ازقبل…بهرصورت عکس بسیار زیبایی بود که نشانگر قوت کار عکاس خبری است در شکار لحظه ای ناب…پیروز باشید.

  6. خانم دکتر بدیعی عزیز؛ ممنون از توجه و نظر شما. افراد دارای معلولیت نیاز به توجه و همراهی رسانه ها دارند. امیدوارم همکاران عزیزمان بتوانند این ضرورت را درک کنند و با قلب و وجودشان به کمک افراد نیازمند به رسانه ها بیایند. ضمنا شما که آنقدرها هم پیر نیستید اما باور کنید که پیری اتفاقی است بیشتر جسمانی. آنچه اصل است و هرگز هم پیر نمی شود، ذهن و روح آدمی است. باور اینکه ذهن و روح پیر نمی شوند، کلید جوانی است؛ و بالعکس! برای همین خیلی افراد هم پیش از موعد تقویمی احساس پیری می کنند. همیشه جوان و پویا باشید.

    آیلین عزیز، خوش آمدی. ممنون از توجه و نظر زیبا و پراحساست.

    آقای مرادی فر، متشکرم از لطف همیشگی تان و روزهایی بهتر برایتان آرزو دارم.

    حسن جان، من که همیشه منتظر روزهای بزرگ موفقیتت خواهم بود؛ درهرجای دنیا، فرقی نمی کند.. و حتی اگر تا آن وقت زنده نباشم، بازهم چشم انتظار موفقیت های حتمی تو هستم. فکر می کنم دبیرکل سازمان ملل، در اوقات فراغتش سری هم به سازمان ملل می زند!! شوخی کردم. درجواب سوالت باید بگویم دقیقا نمی دانم دبیرکل فعلی سازمان ملل در اوقات فراغتش چه می کند اما این را می دانم که سیاستمداران، به سلامت جسمی خود خیلی اهمیت می دهند و زمان خوبی را به انجام ورزش های گوناگون و تفریحات مختلف اختصاص می دهند. ضمن اینکه باید مطالعه هم داشته باشند. گاهی هم بعضی شان در اوقاتی از روز، خاطرات شخصی و کاری هر روزشان را می نویسند تا در آینده بتوانند به صورت کتاب، منتشرش کنند. این کار علاوه بر آنکه ارزش تاریخی دارد، پول خیلی خوبی هم نصیب آنها می کند. جدیدترین کتابی که از یک سیاستمدار معروف منتشر شده و این روزها همه جا حرفش هست، کتاب خاطرات جورج بوش، رییس جمهور قبلی امریکاست. امیدوارم پاسخم به دردت خورده باشد. شاد باشی پسر گلم.

  7. اسممو نبر عزیز! لطفا یه اسم دیگه واسه خودت انتخاب کن؛ این یه جوریه! 🙂
    ضمنا ممنون بابت تذکر تلویحی ات درمورد بالی؛ حق با شماست

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.