تبریک با مقدمه ای طولانی!

میخوام مطلبی بنویسم که مقدمه اش از اصل مطلب بیشتر و مهم تره! مقدمه اینه:

وقتی افراد دارای معلولیت در عرصه های مختلف حضور دارند و موفق هم هستند، پیام اونها به جامعه و مردم غیرمعلول چند نکته است:

۱. معلولیت داشتن به این معنی نیست که فرد بدبخت و بیچاره است و نیازمند دلسوزی افراد غیرمعلوله.

۲. معلولیت فقط گوشه هایی از توانایی جسمی یا ذهنی فرد را درگیر میکنه و نه همۀ توانایی های اون فرد رو.

۳. معلولیت گاهی باعث محدودیت هایی میشه اما انسان موجود عجیبیه و توانایی داره که در مواجهه با محدودیت ها، جنبه هایی دیگر از ظرفیت وجودی و توانایی هاشو کشف کنه و رشد بده. به همین دلیل، زندگی با معلولیت اونقدرها هم سخت و عجیب غریب نیست که افراد غیرمعلول فکر میکنن!

۴. وقتی فرد دارای معلولیت رو می بینید، به انسان بودنش فکر کنید و نه به معلول بودنش. به اینکه او هم حتما توانایی های زیادی داره که شما هنوز نمیدونید و فقط از جنبه ناتوانی بهش نگاه می کنید.

۵. افراد دارای معلولیت مثل همه ما انسان های غیرمعلول هستند اما فقط در لحظه ای، به خاطر تصادف، یا بیماری، یا از بدو تولد، دچار شرایط خاصی شدند که با شرایط ما کمی متفاوته. فقط شرایط اونها با شرایط مای غیرمعلول متفاوته و نه انسان بودن و انسانیت مون.

۶. افراد دارای معلولیت مثل افراد غیرمعلول درک می کنند و می فهمند. معلولیت به معنی این نیست که اونها نمی فهمند یا کمتر می فهمند.

۷. معلولیت نداشتن هرگز ملاکی برای بهتر بودن و سر بودن نیست. اگر فردی معلولیت داره، معنی اش این نیست که ما که معلولیت نداریم، سر هستیم و بهتر؛ و اونها که معلولیت دارند، کمتر و فروتر از ما هستند.

۸. معلولیت نداشتن یک شرایط موقتی هست. هیچ تضمینی نیست که در آینده ای نزدیک یا دور، مای غیرمعلول دچار این شرایط نشیم. پس نگید که معلولیت ربطی به ما نداره. در نتیجه:

۹. حامی حقوق افراد دارای معلولیت باشید. هرچند خیریه ها نیازمند کمک مالی شما هستند، اما حقوق افراد دارای معلولیت کار خیریه نیست که ما انجام بدیم و دلخوش باشیم که وظیفه مون رو عمل کردیم. حقوق افراد دارای معلولیت مثل حقوق انسانی و اجتماعی افراد غیرمعلول هست: باید دفاع کنیم از حق افراد دارای معلولیت برای حضور راحت و بی خطر در جامعه، مناسب سازی شدن مکان های عمومی، مناسب سازی شدن مدارس و دانشگاه ها، استخدام و اشتغال افراد دارای معلولیت، ازدواج و همه حقوقی که یک فرد غیرمعلول می تونه خواهانش باشه. از حقوق کودکان دارای معلولیت دفاع کنیم، برای اونها حق بازی، حق شرکت در جمع کودکان، حق رفتن به شهربازی، حق تحصیل و به خصوص تحصیل در کنار کودکان غیرمعلول را قائل باشیم و برای تامین این حقوق، حداقل حرف بزنیم و جامعه اطرافمون رو آگاه کنیم.

 حالا بریم سراغ اصل مطلب:

مسابقات پاراسیایی جوانان در مالزی هم تمام شد و کاروان ورزشی جوانان دارای معلولیت ایران با ۲۷ طلا، ۱۳ نقره و ۱۹ برنز در جایگاه دوم آسیا ایستاد. یعنی در مجموع کاروان ایران با ۵۹ مدال از سومین دوره بازی های پاراآسیای مالزی خداحافظی کرد.

از طرف اعضای گروه مجازی حامیان حقوق معلولیت، کسب مدال های رنگارنگ و عنوان دومی آسیا را به همه ورزشکاران دختر و پسر دارای معلولیت، مربیان، خانواده ها، مشوقان و حامیان حقوق معلولیت تبریک میگم.

یک چشم اشک شوق و دیگری اشک غم…

این روزها بازار هدیه دادن و تقدیر از قهرمانان پارالمپیک داغ داغ است. خبرهای خوبی می‌رسد؛ هم از بازتاب رسانه‌ای ورزش افراد دارای معلولیت و هم از پاداش‌هایی که مدال‌آوران پارالمپیک لندن ۲۰۱۲ می‌گیرند. چه خوب که جامعه، با همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی و… که با آنها دست و پنجه نرم می‌کند، از خوابی نسبتا طولانی بیدار شده و قهرمانان پارالمپیک را ارج می‌نهد. همیشه بحث بر سر تفاوتی بود که در پاداش‌دهی میان قهرمانان المپیک و پارالمپیک وجود دارد. ظاهرا در این دوره از پارالمپیک نه تنها این تفاوت از میان برداشته شده، بلکه حتی سازمان‌ها، شرکت‌ها، کارخانه‌های و تولیدکنندگان بیشتری به جمع حامیان مالی پارالمیپن‌ها پیوسته‌اند. یکی از دلایل این اتفاق مبارک را باید در رویکرد جدید صدا و سیما در پوشش خبری پارالمپیک ۲۰۱۲ دانست که جای تقدیر دارد.

اما در اینجا بنا ندارم صرفا به این جنبه بپردازم. دوست دارم از کسانی بنویسم که در بازار مدال و پاداش فراموش شده‌اند. من در پارالمپیک لندن با ورزشکاران ایرانی مصاحبه‌های نسبتا مفصل و عمقی داشتم. بجز صحبت از نام و فامیل و تعداد مدال و مسابقات جهانی، فرصت‌هایی پیش می‌آمد که از دردهایی که داشتند و دارند، سخن می‌گفتند. مگر می‌شود بغض‌های‌شان را از یاد ببرم که بعد از شکست‌ها در گلویشان می‌شکست؟ نه فقط از آن رو که نتوانسته بودند نام ایران را پرآوازه کنند، بلکه از آن جهت که می‌دانستند سرنوشت اقتصادی زندگی‌شان در گرو همین مدال‌هاست. اگر مدال نیاورده‌اند، یعنی از گردونه پاداش و تقدیر حذف می‌شوند.

ورزشکاران پارالمپیکی اغلب مشکل اشتغال دارند؛ نه فقط به این دلیل که جامعه و بازار کار آنها را به خاطر معلولیت پس می‌زند، بلکه هم از آن رو که برای رفتن به تمرینات، اردوهای طولانی، و مسابقات غیبت‌های زیادی دارند که در نبود فهم درست از فرهنگ ورزشی و حمایت از ورزشکاران، منجر به اخراج آنها می‌شود.

در گفت‌وگوهایی که با ورزشکاران پارالمپیکی داشتم، گاه اشک در چشم‌های شان حلقه می‌زد… یکی می‌خواست پاداش احتمالی‌اش را خرج تحصیل خواهر و برادرش کند؛ دیگری بنا داشت به خانه خواهرش برود و از او بخواهد هر آرزویی دارد با پاداش قهرمانی‌اش برآورده کند؛ دیگری می‌خواست آن را به زخمی از زندگی‌اش بزند؛ و کوتاه اینکه در آرزوهای بربادرفته بیشترشان، حسرتی عمیق بود به خاطر از دست دادن فرصتی که به تامین معیشت آنها کمک می‌کرد.

این روزها که خبر پاداش‌های خوب و دلچسب برای پارالمپین‌ها را می‌شنوم، خوشی و ناخوشی درونم در هم می‌آمیزد. یک چشم اشک شادی و چشم دیگر اشک غم. فکر می‌کنم تا وقتی که زنده‌‌ام، اندوه حرف‌ها و گفته‌ها و ناگفته‌هایشان را درون سینه‌ام حمل کنم؛ تا روزی که یقین داشته باشم هزار و یک گره زندگی‌شان باز شده است… آمین!

 عکس: ساره جوانمردی؛ مدال برنز تبراندازی در پارالمپیک لندن ۲۰۱۲ – عکاس: مازیار نیک خلق. سایت وزارت ورزش و جوانان

استفاده از این مطلب، فقط با ذکر نام نویسنده و منبع، مجاز است. لطفا در صورت استفاده، به من اطلاع دهید: neginh@gmail.com

چند گزارش با تاخیر

مدتی است روز + نامه را به روز نکردم. در این مدت چند کار عمده انجام داده‌ام که فهرست‌وار اشاره می‌کنم:

* مجموعه گزارش‌هایم از پارالمپیک لندن ۲۰۱۲ که بطور اختصاصی برای شمعدانی تهیه و ارسال می‌کردم، در سایت شمعدانی در دسترس است.

* در شماره ۲۸ ماهنامه مدیریت ارتباطات (شهریور ۱۳۹۱)، مسئولیت تهیه پرونده المپیک را به عهده داشتم. مطالب زیر در پرونده منتشر شد:

  1. اُلمپینی برای شکستن حلقه‌ها؛ دستاوردهای حضور پیستوریوس دونده دارای معلولیت در المپیک لندن ۲۰۱۲: نگین حسینی
  2. وحدت ملت‌ها یا تفرقه دولت‌ها؛ المپیک از دیدگاه روابط بین‌الملل: دکتر پیمان جبلی
  3. حلقه‌های طلایی فرصت؛ علی‌اکبر عبدالرشیدی
  4. رویای المپیک در بهار عربی؛ راه دشوار ورزشکاران عرب تا المپیک لندن ۲۰۱۲
  5. نخستین المپیک پس از مردی که از ورزش متنفر بود؛ ورزشکاران لیبی و معمر قذافی: نگین حسینی
  6. اُلمپین‌هایی با پوشش اسلامی: نگین حسینی
  7. ۵ حلقه المپیک + حلقه ناسزا و بی‌حرمتی؛ نگاهی به بازتاب رسانه‌ای نخستین حضور زنان عربستان در المپیک: نگین حسینی
  8. مسابقات رسانه‌های اجتماعی: نگین حسینی
  9. واقعیتی برساخته و رسانه‌ای شده؛ ساخت ارتباطی-تاریخی المپیک: محمد سروی زرگر
  10. المپیک لندن و حامیان مالی؛ دکتر محمود دهقان

* در شماره ۲۷ ماهنامه مدیریت ارتباطات (مرداد ۱۳۹۱) مقاله‌ای در مورد دکتر علی شریعتی داشتم به نام: «از طعنه‌های عالمانه به شریعتی تا پیامک‌های کوچه و بازار» که در سایت رسمی دکتر شریعتی نیز بازتاب داشت.

حمایت از تیم سبز و سپید و قرمز

درود به همه دختران ورزشکار ایرانی که با وجود هزار و یک مانعی که بر سر راه حرفه ای خود دارند، همچنان قوی، بااراده و پرانرژی فعالیت می کنند. دختران ورزشکار در داخل ایران اغلب انکار، سرزنش یا حتی تحقیر می شوند و در خارج نیز باید زیر فشار نگاه لنزها و چشم های خیره تماشاچیان تمرکز کنند و مسابقه بدهند. رسانه های جمعی هم که باید منعکس کننده موفقیت های همه گروه های جامعه باشند، سهم بسیار ناچیزی را به ورزش بانوان اختصاص می دهند.

مسابقات کاراته زنان آسیا روز ۱۶ تیر ۱۳۹۱ در ازبکستان برگزار خواهد شد. برای تشویق و حمایت از تیم سبز و سپید و قرمزمان، از دوستان مان می خواهیم که به ما بپیوندند و این مطلب را در سایت های شخصی خود به اشتراک بگذارند.

این هم نشانی اینترنتی کمپین تشویق تیم ملی کاراته بانوان ایران http://karate1391.blogfa.com/

عکس انفرادی: الناز تقی پور عضو تیم ملی کاراته ایران، دارنده مقام نایب قهرمانی مسابقات کاراته قهرمانی آسیا – ۲۰۱۱ چین