“علاوه بر مشکلاتی که معلولیت در انجام مهارت های اولیه ی زندگی برایم ایجاد کرده است، مشکلات دیگری را نیز تجربه کرده ام که به کرات باعث جریحه دار شدن احساساتم شده است. برای مثال، بعضی از مردم و حتی کسانی که خود را مدافع حقوق افراد معلول می دانند، فکر می کنند چون من از نظر حرکت کردن به کمک دیگران احتیاج دارم، پس از نظرذهنی نیز کمبود دارم و نمی توانم چندان صاحب نظر باشم و به طور کلی نباید اجازه داشته باشم از حد معینی، پیش تر بروم و حق ندارم وارد میدانی شوم که متعلق به افرادی است که معلولیت ندارند. چنین اشخاصی به خود اجازه می دهند مرا سرجای خودم بنشانند و حقم را کف دستم بگذارند. این طرز تلقی سبب شده است که رفتارغیر معقولی نسبت به من داشته باشند.”
خاطرات خانم بزرگ نیا را سال ۱۳۸۵ در روزنامه اطلاعات به صورت پاورقی روزانه چاپ کردم و به یاد دارم که استقبال زیادی از آن شد؛ نه فقط افراد دارای معلولیت، که خیلی از افراد غیرمعلول هم تماس می گرفتند و می پرسیدند که آیا می توان مجموعه خاطرات ایشان را تهیه کرد. حالا می توانم این خبر خوب را بدهم که کتاب خاطرات خانم فاطمه بزرگ نیا، به زودی چاپ می شود.
روحش آرام در ملکوت خداوند…