پیام بازرگانی خوب

پیام بازرگانی اخیر بانک ملت در تلویزیون را دیده اید؟

من آن را بطور اتفاقی دیدم. فکر می کنم اولین بار است (چندان مطمئن نیستم) که یک فرد دارای معلولیت در یک آگهی بازرگانی، در کنار دیگران نقشی کاملا عادی و همانند یک شهروند معمولی ایفا می کند. در این آگهی ابتدا این سوال پرسیده می شود که: آیا می دانید امسال قرار است چند نفر برنده ی قرعه کشی بانک ملت باشند؟ بعد افراد مختلف، نفر به نفر این سوال را پاسخ می دهند؛ درآخر یک خانم ناشنوا با زبان اشاره و تکلم خاص (که زیرنویس می شود) می گوید: “تعداد مهم نیست؛ نیت مهم است”.

اینکه یک فرد ناشنوا اینطور عادی در کنار افراد غیرمعلول قرار گرفته، جای خوشحالی دارد؛ آن هم در یک قالب خاص برنامه ای – آگهی- که طبیعتا بخاطر حساسیت خاص آن، باید عناصر جذاب هرچه بیشتر به کار گرفته شوند؛ حال آنکه از نگاه غالب دست اندرکاران رسانه، معلولیت اگرهم جذابیتی داشته باشد، بیشتر درجهت برانگیختن احساس ترحم و نگاه صدقه ای به کار گرفته می شود.

احساس می کنم حرکت فرهنگی تصحیح نگرش های عمومی نسبت به افراد دارای معلولیت، که البته سال های سال است آغاز شده، قوت بیشتری گرفته است؛ هرچند هنوز غالب نگاه ها، معلول است.

به هرحال، باید به سازندگان این آگهی بازرگانی بانک ملت تبریک بگوییم و از همه ی تولیدکنندگان محتوا در رسانه های جمعی بخواهیم که نه تنها سهم افراد دارای معلولیت را در محصولات خود فراموش نکنند، بلکه حافظ حقوق انسانی آنها با رعایت شان و کرامت شان باشند.

معلولیت و شهروندی فرهنگی: محرومیت، ادغام و مقاومت

disability_1_

 

معلولیت و شهروندی فرهنگی: محرومیت، ادغام و مقاومت

نوشته: دبورا مارکس

ترجمه: نگین حسینی

تعمیم‌ مفهوم شهروندی برای شامل شدن حق “بازنمایی تکریم‌شده”، مستلزم اصولی رسمی برای تضمین حقوق کامل شهروندی فرهنگی برای افرادی است که درحال حاضر معلول به شمار می‌آیند. نویسنده بحث را با شناسایی فقدان حقوق مدنی و اجتماعی افراد معلول آغاز می‌کند و سپس وارد این موضوع می شود که اندیشه‌ی “بازنمایی تکریم شده” ذاتا با حقوق مدنی و اجتماعی درهم تنیده است. نویسنده به کاوش در شیوه‌ای می‌پردازد که یک محیط ساخته شده‌ی غیرمعلولْ‌گرا بدان‌وسیله می‌توانست کاملا بازگوکننده‌ی حقوق مدنی افراد معلول باشد، اما درعمل قادر نیست از مقولات زیبایی‌شناسی و روان‌شناسی جدا شود. درقسمت پایانی، برخی از جنبه‌های مقاومت افراد معلول بیان شده که هم به دستیابی به حقوق مدنی آنها کمک می‌کند و هم تصاویر رایج معلولیت را خدشه‌دار می‌سازد

این مطلب، ترجمه بخش ۱۱ کتاب “فرهنگ و شهروندی” (Culture & Citizenship) به ویراستاری “نیک استیونسن” (Nick Stevenson) است که ترجمه اش کرده ام

 

برای خواندن همه ی متن اینجا را کلیک کنید

 

جشن ۴۰ سالگی در خیابان سه سمی

sesame

برنامه تلویزیونی خیابان سه سمی (Sesame Street) چهل ساله شد. خیابان سه سمی که مجموعه برنامه آموزشی برای کودکان امریکایی است، قدیمی ترین برنامه کودک در امریکا لقب گرفته است که همچنان پخش می شود. حالا کودکان چند نسل گذشته که خود پدر و مادر شده اند، این مجموعه را درکنار فرزندان و شاید نوه هایشان تماشا می کنند. گفته می شود که خیابان سه سمی در فصل گذشته، هفته ای ۵ میلیون نفر بیننده داشته است.

خیابان سه سمی ۱۰ نوامبر ۱۹۶۹ روی آنتن رفت. در مراسم چهلمین سال تولد این برنامه کودک که سه شنبه گذشته برگزار شد، ضمن نام گذاری روز ۹ نوامبر ۲۰۰۹ به اسم خیابان سه سمی، یک خیابان در نیویورک هم خیابان سه سمی نام گرفت. این برنامه، پیشرو  استانداردهای تلویزیون آموزشی و به خصوص الگوی تلفیق آموزش و سرگرمی است. خیابان سه سمی دارای یک فرم اولیه بود که دو نوبت (در سال های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۲) بنا به مقتضیات زمان تغییر کرد. 

jong-tv1مجموعه خیابان سه سمی در نوشتن پایان نامه ارشدم و بعد، در انتشار کتاب “جُنگ تلویزیونی برای کودکان” (انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۵) کمک زیادی به من کرد. این مجموعه را به عنوان الگویی قابل توجه از یک برنامه ترکیبی آموزشی برای کودکان معرفی کردم و با ترجمه چندین مقاله ی دست اول، تجربیات ارزشمند سازندگان خیابان سه سمی را بیان کردم. تمامی مطالبی که درباره خیابان سه سمی منتشر شده است، نشان می دهد که سازندگان این مجموعه تا چه اندازه نسبت به جنبه های روان شناختی برنامه سازی آموزشی، واکنش های کودکان و تاثیرگذاری بر آنها، به خصوص با هدف آموزشی، آگاه بوده و با ظرافت عمل کرده اند. طرح روی جلد کتاب هم، یکی از شخصیت های این مجموعه است.

 

 

راستی سه سمی در انگلیسی، به معنای کنجد است.

برای دانستن مطالب بیشتر درباره این مجموعه (به زبان انگلیسی) اینجا را کلیک کنید

…Like sweet, sultry samba music

“…Chicago had Barack Obama. Tokyo had $4 billion in the bank. Madrid had powerful friends. But none of that mattered. Rio de Janeiro had the enchanting story — of about 400 million sports-mad people on a giant untapped and vibrant continent yearning, hoping, that the Olympics finally might come to them. And the International Olympic Committee was hooked

Read the touching story of AP on wining Rio at the competition of the 2016 Olympic hosting, here. The news-writing style is impressing, and indicates that even hard-news can be written in soft format, just if the news-writer is skillful and expert enough.