قضاوتهای توهین آمیز در مواجهه با اوتیسم

Mojgan2

مژگان صابری، بازیگر فیلم “شعله ور” در کنفرانس خبری جشنواره فیلم فجر، سوژه خنده و تمسخر و توهین عده ای از خبرنگاران و کاربران فضای مجازی شد، چون برای “حرکات عجیب و غریب” و “غیرمتعارف” او، دلایل زیادی وجود داشت:
– خواسته جلب توجه کند و متفاوت از دیگران باشد.
– گُل زده بود و در حالی که تلاش می کرد نشان ندهد که مواد کشیده، کنترل رفتارش را نداشت.
– می خواهد پا بگذارد جای پای “الکسیس”، ستاره دنیای پورن.
و …

اینستاگرام، توییتر و حتی سایت های خبری ظاهرا معتبر پر شد از جوک و تمسخر عده زیادی از کاربران. تا اینکه خبر رسید که مژگان صابری اوتیسم دارد. عده ای به رو نیاوردند، عده ای پست و کامنتهایشان را پاک کردند، عده ای با شرمندگی عذرخواهی کردند، عده ای دیگر هم معترض شدند که اصلا چرا شخصی با چنین شرایطی باید به داخل جامعه بیاید؟ اگر او اینقدر “مریض” است چرا او را به کنفرانس مطبوعاتی “آورده اند”؟ اصلا چطور با وجود اینهمه “مشکل” فیلم بازی کرده… همین چند خط، واقعیت های تلخی را در مورد جامعه و اوتیسم بیان می کند:

۱. با وجود اینکه دامنه اطلاع رسانی در مورد اوتیسم و شرایط مشابه بسیار گسترده تر شده، هنوز اوتیسم و اسپرگر و اختلال های مشابه به درستی شناخته نشده و جمعیت زیادی حین مواجهه با این افراد، نمی توانند تشخیص بدهند که فرد اوتیسم دارد یا نمی دانند چه کنند (و یا مسخره می کنند). متاسفانه گسترش مواد روانگردان و تبعات ناشی از آن، امکان اشتباه و قضاوت عجولانه را بیشتر کرده اما مهم این است که مردم در مواجهه با کسی که رفتاری متفاوت دارد، لحظه ای تردید کنند که شاید فرد اوتیسم و اختلال های مشابه دارد، پیش از آنکه محکم و قاطع قضاوت کنند که “مواد زده” و او را دستمایه تمسخر و طنز قرار دهند.

۲. اوه، این بازیگر اوتیسم دارد؟! پس چرا نگفتند “مریض” است؟ چرا او را به کنفرانس مطبوعاتی “آورده اند”؟ اصلا چرا باید در جایی به این شلوغی حاضر شود؟ این فرد چطور توانسته فیلم بازی کند؟ تک تک این سوالات نشان می دهد که چند پیشداوری عمومی (و غلط) نسبت به اوتیسم و شرایط مشابه (و معلولیت های جسمی) وجود دارد: معلولیت ها، اوتیسم و شرایط مشابه، مساوی “بیماری” تلقی می شوند. عده ای فکر می کنند کسانی که اینقدر “مریضند”، باید از طرف دیگرانِ غیربیمار کنترل شوند و به جایی شلوغ “آورده” شوند یا نشوند. آنها نباید وارد جامعه شوند، باید در خانه بنشینند و فعالیت اجتماعی نداشته باشند. در حالی که همه این گزاره ها از اساس غلط و نادرستند. بسیاری از معلولیت های جسمی و شرایط متفاوت فکری، بیماری نیستند. بسیاری از افرادی که این شرایط را دارند، خودشان می توانند تصمیم بگیرند و عمل کنند. سهم آنها از فرصت ها و امکانات اجتماعی نیز به اندازه سهم تک تک افراد جامعه است و به صرف اینکه معلولیت یا شرایطی متفاوت دارند، نباید از هستی اجتماعی ساقط شوند. هیچ فردی حق ندارد به دیگری که به نوعی متفاوت است، توصیه کند “با این شرایط بهتر نبود در خانه می ماندی؟” این دلسوزی و خیرخواهی نیست؛ توهین است و پایمال کردن حق یک نفر. اوتیسم به معنی در خانه نشستن نیست. فردی که معلولیت جسمی و یا اوتیسم دارد و خانواده او، همانقدر حق دارند در پارک و سینما و اتوبوس و شهربازی و خرید و رستوران حاضر شوند که دیگریِ غیر معلول و غیراوتیسم.

۳. حضور مژگان صابری که گفته شده اوتیسم دارد، در مقابل دوربین های خبرنگاران، هرچند باعث شد مورد تمسخر و توهین قرار بگیرد، چند نکته مفید هم دارد: دوربین ها روی اوتیسم زوم کرده اند و شکارش کرده اند، مردم ببینید! اوتیسم همین است، و البته روی طیفی بزرگ، حالتها و رفتارهای افراد اوتیستیک متفاوت است. این رویارویی دوربین ها و فرد، کمک می کند به شناخته شدنِ هرچه بیشتر این شرایط. مردم می بینند، قضاوت می کنند، حتی مسخره و توهین می کنند، اما در نهایت، عده ای می فهمند و یاد می گیرند. افراد دارای اوتیسم هم باید در جامعه و مقابل دوربین ها باشند و خودشان را با همه تفاوت هایشان نشان دهند.

* نگین حسینی، روزنامه نگار و فعال حقوق معلولیت

عکس ها از اینستای namayeshkadeh
@neginpaper
#اوتیسم #مژگان صابری #تفاوتها

باور توانایی؟! باور ترحم؟! کار خیریه ای؟!

vahid2
آقای رشید پور

سلام. همین الان خبری خواندم در مورد اینکه جاستین ترودو این بار در اجلاس رسمی داووس جوراب بنفش با طرح اردک های زرد پوشیده است. جاستین ترودو معروف است به پوشیدن جورابهای خاص و رنگی اما این یکی، با آن طرح اردک های زرد که خوب توی چشم بینده می زند، آن هم در اجلاس رسمی، از مرز تفاوت های معمول این سیاستمدار در حوزه سلیقه خاص جورابش گذشته و حتما باید پیامی، نشانه ای، حرفی داشته باشد. آن پیام این است: “من بافندۀ این جورابها و توانایی اش را باور دارم.”
صاحب این کارگاه جوراب سازی پسری است به نام “جان” که سندرم داون دارد. جان سالهاست با تلاش و جدیت و البته با حمایت و همکاری خانواده اش، هزاران جفت جوراب با مارک “جان کریزی” تولید کرده و فروخته است. جان آنقدر در کارش موفق شده که حالا افرادی با شرایط شبیه خودش را در کارخانه جوراب بافی به کار گرفته است. آقای ترودو جوراب او را می پوشد چون به کاری که این پسر می کند اعتقاد دارد و نه اینکه بخواهد کار “خیریه” کرده باشد برای یک پسر معلول و حتما بدبخت.

شما آقای وحید رجبلو، موسس و مدیر فنی یک استارت آپ را به برنامه تان دعوت کردید و به همه بیننده ها نشان دادید که وحید توانمند و خلاق و باهوش است، کارآفرین است و درآمدزایی می کند و… بعد اعلام کردید که قرار است “اول مارکت” اپ ایشان را خریداری کند. مدتی گذشته و اتفاقی نیفتاده. طبیعی است که صدای اعتراض وحید و همراهان او بلند شود. حالا این بماند؛ توضیحی که در اینستاگرامتان منتشر کرده اید، عذر بدتر از گناه است: ” امور خیریه جزو وظایف یک برنامه تلویزیونی نیست!” از کی وحید یکباره “امور خیریه” شد؟! یعنی شما لطف کردید، منت گذاشتید، و برای “برداشتن قدمی کوچک در راه کاهش آلام هموطن عزیزتان” طرح وحید را خریداری کردید؟! این است باور توانایی و توانمندی که آنطور با قدرت و شدت و حدت از آن حرف می زدید؟ یا تمام مدت دروغ به خورد مردم می دادید در حالی که همه اش بحث خیریه بود و شما اصرار داشتید تواناییِ حتما نداشتۀ یک معلول بدبخت را به مردم گران بفروشید؟! شما که خودتان به حرفی که می زنید باور ندارید، پس بیننده هایتان چطور باورتان کنند؟ حساب و کتاب با وحید را پیش نبرده اید، به قولتان عمل نکرده اید، بعد وضعیت جسمی وحید را بهانه می آورید که “شرایط جسمانی وحید و نامساعد بودن دمای هوا اخلاقا مانع از اصرار برای دعوت” وحید شد؟! اخلاقا؟! این اخلاق کجای این جوابیه ای است که نوشته اید؟! این اخلاق کجا بود وقتی که کودکی را که با تلقین ها و رفتار نادرست اطرافیانش به “سندرم توهم تسلا” دچار شده، جلوی دوربین گذاشتید و به صرف چند تقدیرنامه و تشکر، خواستید نابغه ای قلابی را به خورد مردم بدهید؟! آن وقت فرد توانمندی را که با طرح ها و خلاقیت هایش توانسته درآمدزایی و اشتغال زایی کند، هل می دهید به سمت ترحم و خیریه تا از بار مسئولیت تان بکاهید؟ این اخلاقی که روی آن تاکید کرده اید، کجای رویکرد شما به عنوان مجری است؟

از طرف جمعی از دوستانم که یقین دارم اشتراک نظر داریم در رویکردِ نادرست ترحم آمیز و خیریه ای شما و بسیاری از همکاران رسانه نسبت به معلولیت، از شما می خواهم که اگر نیازمند انجام امور خیریه اید، به حوزه های دیگر غیر از معلولیت بپردازید. و خواهش دیگرم اینکه بار دیگر پاراگراف اول این نوشته را بخوانید.

بااحترام
نگین حسینی، روزنامه نگار و فعال و حامی حقوق افراد دارای معلولیت

#رشیدپور #وحیدرجبلو #معلولیت
#نه_به_استفاده_ابزاری_از_معلولیت
#نه_به_معلولیت_مساوی_ترحم
#نه_به_معلولیت_مساوی_خیریه
#نه_به_معلولیت_مساوی_ناتوانی
#نه_به_شوهای_تلویزیونی_با_محتوای_نادرست
@neginpaper