احساس شیرین…

usain-bolt-jamaica-200-metre-20-aug-2008

خوشحالم… از محسن حسینی طه بسیار نوشته ام. و بازهم می نویسم… روزی محسن به دفتر روزنامه اطلاعات آمد؛ با معلولیت شدید حرکتی، با گفتاری که برایم مفهوم نبود… من آن روز مقابل او یک روزنامه نگار بودم و او جوان دارای معلولیتی که می خواست ساده ترین حقش را در جامعه به دست آورد؛ حق کارکردن و اشتغال داشتن… سال ها گذشت… محسن همکاری با روزنامه ی اطلاعات را آغاز کرد و ادامه داد…

امروز محسن به عنوان خبرنگار روزنامه ی اطلاعات با من مصاحبه می کند…  چه احساس خوبی است؛ اینکه داری در یک مسابقه ی دوی امدادی شرکت می کنی؛ آنقدر می دوی تا قطعه چوب را به دست یار دیگری بسپاری… احساس می کنم آن قطعه چوب را به دست محسن سپرده ام… خوشحالم…

یقین دارم اگر محسن به عنوان یک نویسنده ی توانمند باور شود؛ و نه به عنوان فرد معلولی که باید مورد ترحم قرار گیرد، به مدارج بالاتری در روزنامه نگاری خواهد رسید. از همه ی کسانی که در روزنامه ی اطلاعات با محسن همراهی و او را درک کرده اند، به خصوص ازسید مهربان، آقای دعایی عزیز، صمیمانه تشکر می کنم و امیدوارم با لطف و توجه همیشگی شان اجازه دهند محسن، راه خدمت به افراد دارای معلولیت را در صفحه ی معلولین روزنامه اطلاعات بطور رسمی ادامه دهد؛ صفحه ای که بازهم باتوجه ویژه ی آقای دعایی، همواره پیشرو موضوع معلولیت در میان همه ی رسانه های همگانی ایران بوده و هست…

برای خواندن مصاحبه ی محسن حسینی طه با محمدرضا دشتی، محمد مقدم شاد و نگین حسینی – که در روزنامه اطلاعات چاپ شده-  روی  اینجا ۱  و  اینجا ۲ کلیک کنید.

پ.ن: عکس بالا “اوسین بولت” دونده جاماییکایی است که ۳ مدال طلای المپیک پکن ۲۰۰۸ را از آن خود کرد. این عکس را بسیار دوست دارم وآن را به محسن حسینی طه و همسر خوبش، معصومه نوری عزیز تقدیم می کنم؛ به خاطر احساس شیرین پیروزی…