بازهم روز جهانی افراد دارای معلولیت از راه رسید و البته من در آخرین ساعات این روز، مطلب زیر را مینویسم. در روز دوم یا سوم دسامبر (۱۲- ۱۳ آذر) هر سال، نوشتن در مورد روز جهانی افراد دارای معلولیت برایم کمی دشوار میشود. حتی به سختی میتوانم به دوستان عزیزم که معلولیتی دارند، تبریک بگویم. واقعیتش معنی این تبریک را نمیفهمم؛ گویی فکر میکنم چنین تبریکی، از جنبهای به این معناست که مبارک باشد که دارای معلولیت هستی و باید با هزار و یک مشکل ریز و درشت دست و پنجه نرم کنی… اما بعد که بیشتر فکر میکنم، میبینم نامگذاری این روز و تبریک گفتنش، از جنبهای نیست که اشاره کردم؛ بلکه بیشتر تلنگور به جامعهای است که گروهی از اعضایش را به فراموشی سپرده، یا آنها را با چشمی نگاه میکند که ترحم و ناباوری از آن میبارد.
خب از این جنبه، میتوان روز جهانی افراد معلولیت را گرامی داشت و تلاش کرد که مردمی که معلولیت ندارند، یا آنهایی که با نیازهای به ویژه روحی و روانی افراد دارای معلولیت آشنا نیستند، کمی در مسیر اطلاعرسانی در این حوزه قرار بگیرند تا بفهمند یا حتی یاد بگیرند که افراد دارای معلولیت، الزاما «ناتوان» نیستند؛ تا بدانند که اگر تابلوی پارک خودرو ویژه افراد معلول را دیدند، به آن احترام بگذارند و آنجا پارک نکنند؛ تا یاد بگیرند که وقتی فردی را با معلولیت شدید در خیابان میبینند، خدا را شکر نکنند یا پول کف دستش نگذارند؛ تا بدانند که ساختمانها، مکانهای عمومی و گذرگاهها، نیازمند رمپ، بالابر، یا مسیری مناسب سازی شده برای گروهی هستند که از نظر بدنی نیازهای ویژه ای دارند.
هر روز که میگذرد بیشتر ایمان میآورم که فهم و درک در هیچ مدرسه و دانشگاهی به دست آوردنی نیست؛ و البته چقدر جای این درسها که از ضرورتهای زندگی اجتماعی است، در کلاسهای ما، از ابتدایی تا فوقدکترا خالی است!
ای کاش میشد به قول شاملوی عزیز، «خون رگهایم را قطره قطره بگریم تا باورم کنند»[۱]؛ تا این دیگرانِ بیتفاوت و همیشه طلبکار، قدری به خود آیند و به سهم دیگری در زندگی اجتماعی فکر کنند.
خب با این مقدمۀ نسبتاً طولانی، تبریک گفتن روز جهانی افراد دارای معلولیت برایم آسانتر شد. این روز را به همۀ دوستان خوبم که خودشان یا عزیزانشان معلولیتی دارند، به فعالان حوزۀ معلولیت، به زحمتکشانی که کار در این بخش را «عشق» خود میدانند و نه «شغل»، و به هر کسی که ردّی از فهم و همراهی با افراد دارای معلولیت دارد، صمیمانه تبریک میگویم و امیدوارم روزی برسد که افراد دارای معلولیت، برای برخورداری از جای پارک خودرو، برای ورود به یک ساختمان و پارک، برای تردد آزاد و راحت در شهر و روستا، مشکلی نداشته باشند؛ «و من آن روز را انتظار میکشم، حتی روزی که دیگر نباشم»[۲].
منبع عکس اینجاست.