ورزشکاران دارای معلولیت ایران از بازیهای پاراآسیایی اینچئون ۲۰۱۴ با دست پر از ۱۲۰ مدال برگشتند: ۳۷ مدال طلا، ۵۲ نقره و ۳۱ برنز؛ و در حالی که فقط یک مدال طلا با تیم سوم جدول فاصله داشتند، در مجموع رتبۀ چهارم بازیها را به دست آوردند. اما این مقام چهارمی، در مقایسه با تعداد ورزشکاران تیمهای اول تا سوم کمتر از مقام اولی نیست؛ فقط کافی است نگاهی بیندازیم به آمار زیر:
مقام اول چین: ۳۱۷ مدال شامل ۱۷۴ طلا، ۹۵ نقره و ۴۸ برنز
مقام دوم کره جنوبی: ۲۱۱ مدال شامل ۴۲ طلا، ۶۲ نقره و ۷۷ برنز
مقام سوم ژاپن:۱۴۳ مدال شامل ۳۸ طلا، ۴۹ نقره و ۵۶ برنز
مقام چهارم ایران: ۱۲۰ مدال شامل ۳۷ مدال طلا، ۵۲ نقره و ۳۱ برنز
بزرگی کاروان تیمهای چین و کره جنوبی طبیعتا احتمال مدال آوری را در بین ورزشکاران شان افزایش داده و همین اختلاف کمّی در تعداد ورزشکاران، میتواند یکی از دلایل مهم بالاتر قرار گرفتن آنها باشد.
در این دوره از بازیها، ترکیب تیمهای ایران در ورزشهای مختلف، متنوع تر از سالهای گذشته به نظر رسید. ورزشکاران پارالمپیکی با تجربۀ حضور بیشتر در بازیهای پارالمپیک و جهانی، در کنار ورزشکاران تازه کار، ترکیبی متناسب ایجاد کرده بودند و جالب اینکه ورزشکاران جوانتر و کم تجربهتر ایران نیز توانستند مدال آوری کنند؛ در حالی که شاید توقعی از آنها نمیرفت.
در شرایطی که ورزشکاران ایران نسبت به بازیهای گذشته پاراآسیایی گوانگجو ۴۰ مدال بیشتر کسب کردند، حضور تیمهای ملی والیبال نشسته و بسکتبال خانمها، بیشتر از هر اتفاق دیگری، فصلی جدید از توجه به ورزشهای تیمی بانوان را نوید میدهد. مدال نقرۀ تیم ملی والیبال نشسته بانوان ایران و راهیابی آنها به پارالمپیک ۲۰۱۶ ریو از یک سو، و مدال برنز تیم بسکتبال با ویلچر بانوان ایران در این بازیهای آسیایی از سوی دیگر، نه تنها توانایی خانمهای ایرانی را در رقابتهای تیمی با همتایان خارجیشان اثبات کرد، بلکه نشان داد که اندکی توجه و سرمایهگذاری روی ورزشهای گروهی بانوان دارای معلولیت نیز میتواند نتایج مثبتی داشته باشد.
حتی اگر حضور بانوان به مدال آوری منجر نشود، بخشی دیگر از وظیفۀ کمیته ملی پارالمپیک ایران را نشانه میرود که همان فرهنگ سازی در حوزۀ ورزش بانوان دارای معلولیت، معرفی ورزشهای فردی و گروهی، ترغیب بانوان معلول به حضور در عرصههای ورزشی و فراهم کردن امکان حضور آنها در رقابتهای برون مرزی است.
خلاصه کردن حوزۀ فعالیت یا وظایف کمیته ملی پارالمپیک ایران به مدال آوری، میتواند منجر به اجحافی دامنه دار نسبت به حقوق ورزشکارانی شود که احتمال مدال آوری کمتری دارند اما مشتاق و مُحق برای حضور در بازیهای برون مرزی هستند؛ و نیز تضییع حقوق ورزشهای تیمی بانوان که شاید سالهاست به دلیل محاسباتی همچون “احتمال اندک در مدال آوری” از گردونۀ اعزامهای آسیایی و پارالمپیکی کنار گذاشته شدهاند.
تماشای عکسهای شاداب و پرانرژی دختران تیم ملی والیبال نشستۀ ایران در بازیهای آسیایی اینچئون، یکی از بهترین لحظات را برای من رقم زد که دورادور و البته با قلبی نزدیک تر از همیشه، پیگیر نتایج بازیهای پاراآسیایی بودم. آرزو دارم از این پس شاهد تصاویر بیشتری از حضور خانمهای دارای معلولیت در ورزشهای تیمی و انفرادی معلولین باشیم.
این نکته را هم اضافه کنم که تاکید زیاد من بر حضور خانمها و تشویق آنها، انکار زحمات و تلاشهای آقایان ورزشکار ما نبوده و نیست، بلکه صرفا از این جهت موضوع حضور خانمها را پررنگ تر میکنم که به فرهنگ سازی در این حوزه و برجسته کردن ضرورت حضور دختران جوان در رقابتهای ورزشی برون مرزی، به خصوص در رشتههای تیمی، کمک کوچکی کرده باشم.
زنجیرۀ موفقیتهای آقایان و خانمهای ورزشکار ایرانی در حوزه ورزش افراد دارای معلولیت، همچنان پیوسته و مستدام!